چت روم تصویری – چت روم انلاین بدون رمز

چت روم تصویری

چت روم انلاین بدون رمز

چت تصویری

چت روم صوتی ازاد بدون رمز عبور چت روم بدون رمز سایت چت اموزش چت دانلود چت روم شلوغ پرجمعیت برنامه چت گروهی سوشیال کده گروه چت روم موبایل

یه زمانی، فکر می‌کردم اینجارو درست می‌کنم و میام همه حرفهای دلمو راحت می‌زنم. اما متاسفانه شما باید خیلی حرفارو توی دلت نگه داری و نه جایی بنویسی و نه بیان کنی. برای همین، توی قلب هر آدم سه دسته حرف وجود داره؛ گفته‌ها و نگفته‌ها و ناتوان‌ها از بیان شدن

چت روم فارسی

من هر صبح که چشم می گشایم

ریش هایم را میزنم و دوشی میگیرم و موهایم را خشک می کنم .

با وسواس مسواک میزنم و به ایینه لبخند میزنم و موهایم را دست میکشم

و بارها از نگاه تو خودم را در آیینه نگاه می کنم .

آن لباسی را که تو دوست داری را می پوشم .

عطری را که می پسندی میزنم .

کفشهای اسپرتم را می پوشم.

و مهمان خیال تو میشوم .

منتظر میشوم تا بیایی و دستت را میگیرم

لبخند میزنم و می گویم:سلام صبح بخیر جانان من

و با هم روز مان را آغاز میکنیم .

گام به گام هم

دست در دست هم

دل به دل هم

کنار هم زندگی کردن را تجربه می کنیم

با هم حرف میزنیم و می خندیم و به کارمان میرسیم

کلمات نامه رسان احساسمان به هم میشوند

اشک هایمان را در پس خند ه هایمان قایم می کنیم

و بارها و بار ها و بارها

عاشقانه همدیگر را خطاب می کنیم

و ساحل آرامش همدیگر میشویم

اینچنین زندگیمان را وقف دوست داشتن هم می کنیم و از نعمت عشق لذت میبریم.

چت روم ایرانی

من دلم را میان کدام لبخند تو گم کرده ام ؟

این دل مرا کدام نگاه افسونگرت برده است ؟

قایق احساس من میان کدام موج پریشان موها ی تو غرق شده ؟

رد پای دلتنگی ات را در کدام کوچه خیالم جستجو کنم ؟

دلبرده ا ی از من و دلداده ی توام

همچون شمع شدی تو و من پروانه ی تو ام

مجنون و شیدا و پریشان کرده ای مرا

از من مپرس چرا گیجم و بی تاب و بی حواس ؟

از من مپرس چرا بی خوابم و بیمار و بی قرار ؟

من خودم را در چشمان تو گم کرده ام دلبر نمی دانی ؟

عشق و تمنای تو این دل را درد مند انتظارت کرده و تب خواستنت پایان نمی یابد و نخواهد یافت

من خودم را در آغوش تو حبس کرده ام جانان نمی بینی ؟

من دلداده ی تو ام و از خود دلبریده ام این را که میدانی ؟

عاشقم مستم پریشان حال و محکومم به فراموشی

گاه خودم را نیز جا میگذارم میان خاطرات شیرینت مگر تو این دفتر نمی خوانی ؟

عشق تو مرا فراموشکار و بی حواس کرده

میدانی خودت شیرینی اندیشیدن به تو فکر و ذهنم را معتاد کرده و در قلبم پرنده ی عشقت آشیانی ابدی ساخته که هیچ باد و طوفانی آن را تهدید نمی کند.

من گیج نیستم من بی حواس نیستم

فقط زیاد به تو می اندیشم و فراوان تو را می خواهم

بسیار با تو حرف میزنم و با تو وقت میگذرانم

من گیج نیستم فکرم مشغول است

تو مدام در تصورم هستی با نگاهت با صدایت و با محبتت

و من فقط زیاد با تو زندگی می کنم

فقط همین…تو میگویی این چه وضعی است

و من میگویم وضع من مگر بهتر از توست؟

در سفرم و چشم به جاده ای دوخته ام

که یاد تو در هر قدمش همراه من است

حرف ها و متن ها یت را در ذهنم ورق میزنم

با تو حرف میزنم و گویی کنار من و همراه منی.

عجب وضعی شده

هر سفری مرا به یاد تو می اندازد

هر جاده ای مرا دلتنگ تو می کند

و در هر کوچه و خیابانی عطر تو پیچیده

اگر قلبم نقشه خوان زندگی ام باشد

همه ی راهها به تو ختم میشوند.

تو نیت تو مقصود و تو مقصدی